بازیهای بردنی
راویان جملت راست میگفتند! “بازی” آدمها را دور هم جمع میکند.
قرارهای جملت تا قرا. سوم حال و هوای خودش و مهمانانش را شناخته ، اما امروز جای هم خالی بود خیلی خندیدیم.
مثل همیشه بیمقدمه رفتیم سراغ املت و جمع ِ جمعه جمع شد.
اولین راوی ما علی فقیهی بود که گفت بازی رومیزی ترس ندارد و کارش این است که این ترس از بازی کردن را از آدمها دور کند. پیشبینی علی این بود که بیشتر مشاغل هم در آینده به gamification یا همون بازیوار شدن نیاز خواهند داشت و با بازی شیر مرغدر نقش یک خانم باردار مهمانان جملت رو سرگرم کرد. البته این بازی همینجا تمام نشد و همه راویان یک دست با مهمانها بازی کردند وبه بازیکن منتخب، یک محصول از “مستفیل“ جایزه دادند.
راوی دوم مرتضی یوسفی بود. قبلا اشاره کرده بودیم که مرتضی یوسفی چند وجهی است و بله ! مرتضی از وکالت و فوتبال و خانواده و… ما رو با انواع بازی، اهمیت بازی در آموزش به کودکان، انواع شخصیت در بازیها و نقش همبازی آشنا کرد و یه جمله به ما یادگاریداد:
«آدما بازی رو کنار نمیذارن چون که پیر میشن، آدما پیر میشن چون بازی رو کنار میذارن.»
ورود طوفانی فاطمه فقیهی بیصدا بود، اون با زبان اشاره با جمع حرف زد و مهمانان متوجه سخنانش شدند. فاطمه بازی زا پل ارتباطیبین آدمها میدید، از تجربیات و خاطراتش با ناشنوایان عزیز گفت و درباره اهمیت “دسترسی پذیری“ گفت.
حسین یاراحمدی و آرش برهان که بهانه سرگرمی امروز رو با بازی شیرمرغ دست ما داده بودند، مالک نشر بازی مستفیل هستند. حسینبه نمایندگی روی سن اومد و از نحوه آشنایی با آرش و ایده تا شکلگیری مستفیل را برای ما روایت کرد.
روای آخر ، هانیه شوشتریان از مشتری کافه گیم بورد بودن تا نحوه راضی کردن پدرش برای تبدیل مغازهای در گوشه شهر به یک کافهبرد گیم حرف زد که این کافه برای آنها به یک بیزنس خانوادگی تبدیل شده بوده و البته پاتوق اهالی بورد گیم بوده و مثل بسیار ازبیزنسهای مشابه در ایام کرونا تعطیل شده است.